ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی
غوغای عشق | ||
|
گاهی تو... گاهی یاد تو گاهی هم غم اخر این <تو> کار مرا تمام خواهد کرد به اعتیادم به تو قسم... هرگز ترکت نخواهم کرد... حتی اگر بلای خانمان سوزم شوی! می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست
در کوچه های سرد و نمناک شهر گام هایم را مغرورانه بر پوسته ی تاریک شب می نهادم . صدای جغد های شوم و ناله های بی کسی گوش هایم را می خراشید. حضور اشباهی را در لابه لای سنگ فرش ها و انتهای تاریک و غمبار هر کوچه مرا سخت آزرده می ساخت. نفس هایم سخت شده بود . قلبم به آرامیِ قدم هایم ناقوسش را به صدا وا می داشت . نمی دانستم در این نا کجا آباد تنهایی به کدامین امید چنگ زنم. به عقل و منطق و فلسفه؟!! در زمانه ای که شیری خردمند اسیر هوس های خرگوشِ بازیگوشی خواهد شد و منطق سلطانیِ خود را در بازیهای کودکانه ی ایام به حراج می گزارد!! یا به عشق و عاشقی؟!! لفظی که در کوچه های چشمک و عشوه و ناز به قرانی بیش نمی ارزد و خروار خروارش را فریب بر دوش می کشد. نمی دانم نمی دانم ... اما به امید شکوفه ی کوچک لب قرمزی که فردا صبح به خورشید سلام می کند دستور تپیدن را برای قلبم صادر خواهم کرد.
این روزها را فراموش کرده ام به لطف روزهای حضورت،روزهایی که نه صحبت از رفتن بود و نه احساسی با نام دلتنگی.من آن روزها را یادش بخیر نام گذاری کرده ام، تو که مشکلی نداری؟ روزها که نه ، سالهاست با یادش بخیر روز را شب کرده ام، و شب را صبح.شیدا اون روزها را به یاد داری؟ این روزها را به عشق تو بخشیدم و تمامی لحظاتش زیر پای عشق تو له شدند،گله ای نیست، میگذرانیم شاید روزهای یادش بخیر نزدیک باشند.
نمیخواهم خاطره شوم و بعد فراموش ، نمیخواهم یادم در قلبت روشن باشد بعد خاموش بودنت را میخواهم ، این که باشی ، اینکه همیشه مال خودم باشی ، نه اینکه رهگذری باشی و مدتی در قلبم باشی مرا به خودت وابسته کنی و بعد مثل یک بازیچه کهنه رهایم کنی نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره اب میشود چگونه سایه ی سیاه سرکشم اسیر دست افتاب میشود نگاه کن تمام هستیم خراب میشود شراره ای مرا به کام میکشد مرا به اوج میبرد مرا به دام میکشد نگاه کن تمام اسمان من پر از شهاب میشود نگاه کن من از ستاره سوختم چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکه های شب شدم گفت سیگار نکش میمیری گفتم اگه نکشم میمیرم گفت اگه بکشی با درد میمیری گفتم اگه نکشم از درد میمیرم گفت هوای دودی جلوی درد رو نمیگیره گفتم هوای صاف جلوی مرگ رو میگیره؟ یکم نگاهم کرد و گفت بکش!!!!!!!!!!!!!
ای تنها بهانه برای زنده بودنم ، نفس کشیدنم دوستت دارم .
نیستی حالم خرابه تو رو با یکی دیگه دیدم داغون شدم مردم ولی باز تو رو بخشیدم نیستی دلشوره دارم میبینم تو رو تو چشماش این تقدیر بی رحمه با قلبم عشق من برو نذار تنهاش نیستی حال من خرابه نیستی دستام سرد سرد چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد نیستی و هوای این گریه داره بغضمو میشکنه من مردم و دستهای تو قاتل منه رفتی از این آغوش چه راحت و باز منم تنها و خاموش چراغم چه بی اعتنا رفتی هه... نفهمیدم حس من واست یه تفریحه تو که میدونستی وجود تو ترک درداست تو میدونستی نبود تو مرگ فرداست ولی آروم آروم زیر بارون داغون قدم میزنم و تو هم شادی با اون یارو سرا پا گوش بودم وقتی که تو داشتی حرفی حالا که بهت نیاز دارم گذاشتی رفتی؟ باشه، منم میذارم رگ این گردن که رفتم و دیگه پیشت برنمیگردم ولی روزی رو میبینم که یارت سیره از تو با یکی دیگه از کنارت میره به هر دستی که بدی میگیری از همون دست این نفرین من نیست بازی زمونست اون میخواد که دل تو با حرفهاش خواب شه صبر کن بذار یه کمی یخ هاش آب شه وقتی میفهمی چه کسی پشت روبنده که به احساست بزنه یه مشت کوبنده نیستی حال من خرابه نیستی دستام سرد سرد چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد نیستی و هوای این گریه داره بغضمو میشکنه من مردم و دستهای تو قاتل منه چقدر باهات حرف دارم و چقدر خرابم کاش لااقل بودی میدادی یه خط جوابم تو که هی میگفتی تا ته خط باهام هستی چرا رفتی و با درد دست و پاهامو بستی؟ چرا ؟ ها ؟ بخدا تا به من حرفی نزنی نمیرم تو چرا واقعا رفتی؟ لااقل یه چیزی بگو، بگو دوستت نداشتم بگو از خدام بود که تو شب و روزت نباشم یعنی قصدت از اول این بود که با من نمونی؟ حرف بزن، تو که اینقدر نامرد نبودی چی میگم اون دیگه نیست پیشم چشم، تو این امتحان هم بیست میشم ولی چرا از سنگه قلبها در این شهر تاریک اسیر کابوسم تو یلداترین شب تاریخ کابوسی که نفس رو تو سینه حبس میکنه و میبینم یکی دیگه تنت رو لمس میکنه هه... داره تنم میلرزه واسه ادامه ی خوابم حتی قلم میترسه ختم کلام رفتی از این آغوش چه راحت و باز منم تنها و خاموش چراغم نیستی حال من خرابه نیستی دستام سرد سرد چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد نیستی و هوای این گریه داره بغضمو میشکنه من مردم و دستهای تو قاتل منه |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |