ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی
غوغای عشق | ||
|
متنفرم از شب هایی که با چشم خیس به خواب میروم متنفرم از صبح هایی که به شوق دیدن کسی که نیست بیدار شوم متنفرم از روز های بیهوده که به شب های بیهوده تر چسبیده اند متنفرم از اشک هایی که برای فریب ریخته میشوند متنفرم از انهایی که وقی گیر میکنند تو میشوی همه کس انها و بعد........... متنفرم متنفرم از خیلی چیز ها
انتظار چه بیهوده است ...در این اتاق پر از تنهایی... اتاقی که هر کنجش خاطره ای دردناک رادر من زنده میکند...حتی سقف سفیدش یاد فرو ریختن می اندازدم... صدای قهقهه های او که گریز از حقیقت رافریاد می زند در اتاق طنین انداز است...او بود که مرا به این راه کشاندو سپس گریخت... گاهی فکر میکنم که خیالات است اما می بینم که از واقعیت به من نزدیکتر است...همیشه مرا به یاد ساعت میاندازد ساعت کوکی....که وقتی می آید آن را کوک می کند و وقتی می رود...ساعت خواب است و من بیدار در انتظار... کدورت ذهن تا ذهن چه وسیع است و بی انتها...گویی کویری که گذشتن از آن ناممکن... ومن یارای گذشتنم نیست که چلاقی را می مانم همه ی عمر نشسته به انتظار......... تو دنياي بزرگ ما هركي يه سازي ميزنه فرهاد يه كوه ميكنه شيرين دلش رو ميشكنه مجنون تموم عمرشو اسير ليلي ميمونه ليلي همش از رفتن و جدايي آواز ميخونه زمونه مون زمونه مجنوناي قلابيه به چشم ليلياي شهر لنزاي سبز و آبيه فرهاد كوه كن ديگه نيست شيرين به تلخي ميزنه عاشقي از مد افتاده عهدا يه روزه ميشكنه
يكي ليلي يكي مجنون ، يكي خوشحال يكي داغون يكي فرهاد يكي شيرين ، يكي شاد يكي غمگين
هركي يه سازي ميزنه كي ميدونه چاره چيه قلبا همه سنگي شدن كي ميدونه كي به كيه وقتي يكي واسه دلش تو بارون آواز بخونه همه بهش ميخندن و ميگن ديوونه س ديوونه هركي واسه يه دلخوشي از صبح تا شب جون ميكنه يه كسي عاشق ميشه و يكي دلارو ميشكنه يكي ميگه كه عاشقي فقط يه قصه س تو كتاب اون يكي چشم مي بنده و عشقشو ميبينه تو خواب
يكي ليلي يكي مجنون ، يكي خوشحال يكي داغون يكي فرهاد يكي شيرين ، يكي شاد يكي غمگين عشقم عصبی بود،گفت:ثابت کن دوستم داری. گفتم:چه جوری؟تیغو گرفت به طرفم که رگتو بزن!گفتم مرگ و زندگی دست خداست!گفت پس دوستم نداری!تیغو گرفتم و رگمو زدم وقتی داشتم تو آغوش گرمش جون میدادم آروم گفت:اگه دوستم داشتی تنهام نمیزاشتی
یکی بود یکی نبود.. اون که بود تو بودی اون که نبود من بودم..! یکی داشت یکی نداشت.. اون که داشت تو بودی اون که تو رو نداشت من بودم..! یکی خواست یکی نخواست.. اون که خواست تو بودی اون که بی تو بودن را نخواست من بودم..! یکی آورد یکی نیاورد.. اونیکه آورد تو بودی اونیکه جز تو به کسی ایمان نیاورد من بودم..! یکی برد یکی باخت.. اونیکه برد تو بودی و اونیکه دلش را به تو باخت من بودم..! یکی گفت یکی نگفت.. اونیکه گفت تو بودی اونیکه به هیچ کس جز تو دوست دارم نگفت من بودم..! یکی موند یکی نموند.. اونیکه موند تو بودی و اونیکه بدون تو نموند من بودم..! این روزا خسته ام نه اینکه بخوام تظاهر کنم که خسته ام نه از این همه انتظار خسته ام هر روز و هر شب ذهنم را زیر و رو می کنم گذشته را مرور می کنم اما هیچ جوابی به ذهنم خطور نمی کنه انگار دستم را خونده. بلاتکلیفی هم چیز بدیه خدا کنه کسی تو شرایط و موقعیت من قرار نگیره. خیلی بد که آدما با گذر زمان عوض می شن. یک دوست عزیزی جمله ی قشنگی را برام اس ام اس کرد با این مضمون: " تنها گرگ ها نیستند که لباس میش می پوشند، گاهی پرستو ها هم لباس مرغ عشق بر تن می کنند، عاشق که شدی کوچ می کنند". چند روز دیگه تولدم فکر نکنم یادش باشه همونطور که با واژه ی ولنتاین و سپندارمذگان بیگانه بود. این روزا حال و هوای دیگه ای دارم امروز داشتم فکر می کردم افرادی که ناخواسته دلیل تولد دیگران می شن محکومند اما هیچ کس راه قانونی مناسبی برای صدور حکمی در مورد آنها پیدا نمی کنه. ... ببين چقدر معرفت دارم! تا حالا شده فکر کنی چقدر سخته آدم یه دفعه بفهمه همه چی دروغ بوده همه ی حرفا تمام نگاه ها و همه و همه .همه ی اون چیزایی که براشون اشک میریخته خیلی سخته آدم خودشو با یه هویت دیگه جلوی عشقش نشون بده تا بفهمه اون راجع بهش چه جوری فکر میکنه.که بفهمه اصلا" دوستش نداشته بلکه دل به دیگری هم داشته خیلی سخته که اون موقع عشقت تقاضای بخشش هم ازت بکنه و تو به خاطر عشقی که بهش داری بگی بخشیدمت ولی تمام عمر زجر بکشی که چرا پیشت نیست و کم کم ازش متنفر شی خیلی سخته از یه نفر متنفر باشی و خاطراتت بگه یه زمانی عاشقش بودی خیلی سخته همش این جمله جلوی چشمت باشه:دروغ میگفت دوستم نداشت و... خیلی سخته زندگیت اجباری باشه و تازه فهمیدم که در این دنیا همه چیز سخت است و اجباری حتی گاهی عشق هم اجباریست هــر کس یـا شب میمیرد یــــا روز..... مـــن شبانه روز تمـــام غصــه هــایــی را کـــه بــرایـــت خـــوردم بـــــالا اوردم! طـــعـــم بـــیهودگـــی مــیــداد.....! دلــــم را بـــالا مــی اورم بــا ایـــن انــتخـــابــــش........! یکنفر در هـمین نزدیکــی ها... یکنفر در هـمین نزدیکــی ها چــيزی به وسعت یک زنــدگی برایت جا گذاشته است خیالـــت راحت باشد آرام چشمهایت را ببــند یکنفر برای همه نگرانـــــی هایت بیــدار است یکنفر که از همه زیبایی های دنیــا تـنهـا تـــو را بـــــاور دارد . رفتــه اي... رفتــه اي و مــن هــر روز، بــه مــوريــانــه هــايــي فکــر مــي کنــم کــه آهستــه و آرام گــوشه هــاي خيــال ام را مــي جــونــد! به گــذشـتــه که بــرمــیـگـــردم.... از حـــــــال مــیــروم....!.!.! |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |